سنجش انگاره‌های قیاسی از منطق روش‌شناسی در الگوگیری‌های تاریخی معماری معاصر ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس، تهران، ایران.

2 کارشناسی ارشد رشتۀ معماری داخلی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران‌جنوب، تهران، ایران

چکیده

استفاده از انگاره‌های تاریخی و مباحث سنتی در دوران قاجار (پس از ناصری)، در طراحی و متعاقباً در آموزش معماری با روش‌های مختلفی در طراحی ابنیه جمعی، مورداستفاده معماران ایرانی قرار گرفت. این موضوع در دوران پهلوی اول و دوم با اهداف متنوعی ادامه یافت. این روند موجب گردید الگوگیری‌های تاریخی به دلیل استمرار خود، در مداخلات طراحی به شکل‌های آگاهانه و ناآگاهانه جلوه یابد. علی‌رغم تفاوت‌های ظاهری یا سلیقه‌ای، منظره سازی‌ها و بهره‌گیری از ویژگی‌های عینی و ذهنی معماری ایرانی و غربی (وارداتی)، از نوعی راهبرد طراحی با عنوان «قیاس و استعاره» برخوردار است. حال اینکه معماران دوره پهلوی با وجود گرایش‌های مختلف ذهنی، اهداف و سلایق متنوع کارفرماهای شخصی و حکومتی، از چه شیوه‌هایی در قیاس از تاریخ بهره برده‌اند؟ سؤال اصلی پژوهش حاضر به شمار می‌رود. این پژوهش با روشی ترکیبی از تفسیری – تاریخی، استدلال منطقی و مطالعۀ موردی سعی دارد با فرض نهادن بر دسته‌بندی‌های متداول بر شیوه‌های برداشت از تاریخ در معماری دوران پهلوی، با بهره‌گیری از مستندات و گزارش‌های این دوره، روش‌های قیاس از تاریخ را در هر شیوه با انتخاب نمونه‌های معرف بر معیارهای هر دسته، بررسی و تحلیل نماید. ازاین‌رو هدف اصلی مقاله حاضر فهم و دسته‌بندی روش‌های قیاس از تاریخ در معماری دوره پهلوی اول و دوم است. از منظر روش‌شناسی طراحی معماری، معماری سنت‌گرا با وابستگی مشهود به کیفیت‌های ذهنی و هندسۀ پنهان در ابنیۀ معماری ایرانی، از نوعی قیاس استعاره‌ای و معماری‌های نئوکلاسیک و باستان‌گرایی پهلوی از قیاس شمایلی بهره گرفته‌اند. در ادبیات معماری نئوکلاسیک خردگرا و نوگرای ایرانی، این موضوع با بهره‌گیری از دانش فنی ارتقا یافته دهۀ پنجاه و شصت، به‌نوعی طراحی قیاسی تجربه‌گرا می‌انجامد که حضور تاریخ در فرآیند طراحی آن پنهان و آزادانه پدیدآمده است.

کلیدواژه‌ها